میثم صیام
مدیریت کل سایت
خرید پستی فروش آنلاین قیمت نقد و بررسی بازی Killzone Shadow Fall برای پلی استیشن 4 PS4
بعد از سالها انتظار بالاخره نسل هشتم کنسولهای بازی نیز از راه رسیدند و موفق به تجربه یکی از عناوین لانچ و انحصاری کنسول سونی یعنی Killzone Shadow Fall شدیم. این سری از بازیها که دارای طرفداران زیادی نیز هست، از کنسول PS2 با دوستاران همراه بوده و در نسل قبل با ارائه دو شماره بر روی کنسول PS3، به محبوبیت بیشتری دست یافت. اکنون با ورود به نسل جدید شرکت Guerrilla Games و سونی تصمیم به انتشار یک نسخه Spin-off از این سری برای لانچ کنسول PS4 گرفتند. حالا باید ببینم این شماره فرعی میتواند به خوبی شمارههای اصلی و قبلی باشد یا خیر.
داستان بازی بعد از اتفاقات سومین شماره از کیلزون اتفاق میافتد و در مورد جنگ دو جبهه وکتانها و هلگانهاست که سیاره وکتان را بوسیله دیواری از هم جدا کردهاند. در ابتدای بازی شخصیت اصلی بازی (لوکاس) به همراه پدرش قصد دارند به سمت دیوار بروند و از دست نیروهای هلگان فرار کنند. در بین راه پدر کشته میشود و Sinclair که یکی از افسران ارشد وکتان است، به کمک آنها میشتابد و به لوکاس قول میدهد تا برای همیشه از او مراقبت کند.
اکنون سال ۲۳۹۰ است (حدود ۳۰ سال پس از وقایع Killzone 3) و بعد از گذشت چندین سال حالا لوکاس بزرگ شده و در خدمت ارتش وکتان است. بر اثر اتفاقاتی لوکاس خود را تسلیم هلگانها میکند تا اطلاعاتی بدست آورد و سپس با یکی از هلگانها که در اسارت وکتانهاست، معاوضه شود. متاسفانه باید گفت داستان بازی شروع بسیار بدی دارد و تا میانههای داستان اصلا متوجه وقایع نخواهید شد و بسیار گنگ و بیهدف بازی را ادامه خواهید داد. پس از شروع بد، پایان بدتر بازی است که تیر خلاصی بر دوستاران داستان خواهد زد که اگر بخواهیم بصورت آمیانه کلمهای در موردش بگویم، باید بگویم بسیار آبکی و مسخره است! شخصیت پردازی نیز به نحوی که باید انجام نشده و در کل داستان نمیتوانید آنگونه که باید با لوکاس و دیگر کاراکترها ارتباط برقرار کنید. ستپیسهای بازی نیز که در مورد داستان هستند، به طرز عجیبی خندهدار و بیمفهوم هستند. در پایان باید بگویم اگر قصد تجربه این عنوان را دارید اصلا روی داستان آن حساب باز نکنید.
هسته گیمپلی بازی به سان شمارههای قبلی است و سنگینی مخصوص گیمپلی همچنان وجود دارد که اکنون به یکی از مشخصههای این سری تبدیل شده؛ اما تا بخواهید وارد جریانات اصلی شوید و کنترل سلاح را بدست بگیرید، کلی زجر خواهید کشید چون همانطور که بالاتر توضیح دادیم، بازی شروع بسیار بدی دارد و اوایل کمی خستهکننده خواهد شد. شاید برای کسانی که قبلا تجربه عناوین کیلزون را نداشتهاند، در ابتدا کنترل کاراکتر و نشانهگیری کمی مشکل باشد اما سریعا و بعد از گذشت یک ساعت به آن عادت کرده و میتوانند از آن لذت ببرند. در این شماره رباتی شما را همراهی خواهد کرد که تاثیر بسازی در عملکرد و پیشروی بازی دارد. این رباط دارای قابلیت حمله، دفاع، هک کردن و اتصال یک Zip Line، برای طی مسافتهایی است که به تنهایی نمیتوانید به آنها برسید. به علاوه در صورتی که آدرنالین به همراه داشته باشید، این ربات میتواند شما را بلافاصله زنده کند تا به ادامه مبارزه بپردازید. تغییر دستورات این ربات توسط قسمت لمسی گیمپد انجام میگیرد که به غیر از چهار جهت اصلی، قابلیت دیگری ندارد. هوش مصنوعی دشمنان بسیار جالب از کار در آمده، به طور که حتی بر روی درجه سختی آسان، گاها نفس شما را بند آورده و برایتان به طور جدی مشکل ایجاد خواهند کرد. دشمنان به موقع سنگر میگیرند و در صورت نیاز سریعا و بدون اینکه متوجه شوید، مکان سنگرگیری خود را تغییر خواهند داد.
تنوع سلاح در این بازی بد نیست، اما رغبت برای استفاده از آنها بسیار کم است به طوری که اگر دستتان به یک اسلحه عادت کند، تا پایان بازی بعید است استفاده از سلاح دیگری را ترجیح دهید. شاید تنها ایرادی که بتوان به کلیت تجربه گیمپلی گرفت، ریتم ناهماهنگ آن باشد. گیمپلی در بخشهایی که شما در داخل درگیریها هستید بسیار جذاب و نفسگیر است، اما گاها به مراحلی برمیخورید که چندین دقیقه بدون درگیری باید به دنبال باز کردن راه خود برای ادامه باشید که حوصله سر بر است و از ریتم سریع گیمپلی میکاهد. بد نیست اشارهای به نورهای روی گیمپد داشته باشیم که در این عنوان از آنها استفاده بسزایی شده است. شاید اگر در اتاقی با چراغهای روشن به بازی بپردازید اصلا متوجه این نورها نشوید، اما وقتی در مکانی تاریک بازی کنید، نورهای روی گیمپد توجه شما را به خود جلب خواهند کرد. وقتی درجه سلامتی کاراکتر شما کامل است، نور به رنگ سبز خواهد بود و وقتی زیر رگبار گلوله هستید، این نور با توجه به ریتم گلولهها به نارنجی و قرمز تغییر رنگ خواهد داد و وقتی به کلی از روزگار محو شدید، به صورت قرمز چشمک زن و بعد قرمز ممتد تنین انداز اتاق تاریکتان خواهد بود. در کل گیمپلی بازی مشکل خاصی ندارد که بخواهد بازیکن را عذاب دهد و میتوانید با خیال راحت از آن لذت ببرید.
حال میرسیم به بخش گرافیکی بازی که شاید به نوعی بتوان گفت برگ برنده این بازی است. با وجود کنسولهای قدرتمند نسل هشتم، همگان انتظار گرافیکی حیرت انگیز از بازیها را دارند که البته بیراه هم نیست. باید گفت این بازی با اینکه یک عنوان لانچ است، یک جشنواره گرافیکی و بصری را برای شما به نمایش خواهد گذاشت. بافتها به طرز زیبایی پر جزئیات هستند و هیچ مکان کم کیفیتی را در آن نخواهید یافت. نورپردازی در حداکثر کیفیت ممکن تا بدینحال قرار گرفته و دائما به تمجید آن خواهید پرداخت. محیطها دارای تنوع زیادی هستند و هر مکان دارای رنگبندی و نورپردازی بسیار زیبا و پرجزئیاتی است. مکانهای عظیم و Draw Distance فوقالعاده این بازی دائما شما را به تکرار کلمه WoW تشویق خواهد کرد! حالا به تمامی اینها رزولوشن ۱۰۸۰p را نیز اضافه کنید تا این بازی از نظر گرافیکی یکی از بهترینهای عناوین لانچ باشد. فریم این بازی نیز بیشتر بر روی ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا میشود و گاها در محیطهای کوچکتر بالاتر از آن هم احساس میشود. جزئیات چهره کاراکترها به طرز حیرت آوری بالاست و کیفیت در آنها بیداد میکند و رسما تصور خواهید کرد که شاهد یک انیمیشن CGI هستید. شاید نتوان جز به جز گرافیک این بازی را برایتان توضیح داد اما، تا این حد در نظر بگیرید که در این عنوان، ذرات، یا به اصطلاح Particle های معلق در هوا نیز از نور شلیک اسلحه شما به صورت کاملا real time، تاثیر خواهند گرفت!
تنها نکته منفی بخش گرافیکی موشن کپچرهای این بازی هستند که ظاهرا زیاد بر روی آنها مانور داده نشده است. انیمیشنها همگی قدیمی هستند و حالت حرکت کاراکترها هیچ بویی از نسل جدید و موشن کپچر پیشرفته نبردهاند. در کل گرافیک این بازی دقیقا چیزی است که از بازیهای لانچ انتظار میرود.
بخش صداگذاری بازی به دو بخش مثبت و منفی تقسیم میشود. بخش منفی صداپیشگان و صداگذاری سلاحها و به اصطلاح Misc بازی است که چیز خاصی برای ارائه ندارد. البته شاید هم با وجود عناوینی چون سری بتلفیلد که در نوع خود انقلابی در صداگذاری است، این چنین عناوینی زیاد به چشم نمیآیند. اما بخش موسیقی بازی کم و کاستی ندارد و کاملا با جو آن هماهنگ است که جو سنگین طرف هلگان دیوار را سنگینتر میکند!
در کل باید بگوییم این بازی با توجه به این که عنوان لانچ است، دارای کم و کاستی هاییست که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد و این سختگیری زمانی بیشتر میشود که با یکی از عناوین مهم و انحصاری سونی طرف هستیم. شاید اگر شرکت گورلا کمی بیشتر بر روی جزئیات داستان و دیگر ضعفهای این عنوان کار میکرد، با یک Spin-off بسیار بهتری روبرو بودیم. اما طرفداران این بازی اصلا نباید نگران باشند. اگر از طرفداران پروپاقرص این سری هستید و در خرید این نسخه دودل، اصلا شک به خود راه ندهید و این عنوان را تهیه کنید چون با توجه به کاستیها و کمبود عنوان در ابتدای نسل، چشم شما را به گرافیک حیرت انگیز و زیبای نسل بعد باز خواهد کرد.
منبع: بازی سنتر
آخرین ویرایش: