میثم صیام
مدیریت کل سایت
خرید پستی فروش آنلاین قیمت نقد و بررسی بازی Call of Duty : Infinite Warfare برای پلی استیشن 4 PS4
معمولاً قبل از شروع مقالات مربوط به سری Call of Duty، به عرضه سالیانه این بازی اشاره میشود. نسخه جدید این سری که با نام Infinite Warfare شناخته میشود، سیزدهمین نسخهاین سری و ۱۲ مین نسخه از نظر عرضه هر سال محسوب میشود (به جز نسخه دوم که با فاصله دو سال عرضه شد، سایر نسخ همگی با فاصله زمانی یکساله منتشر شدهاند). هر ساله نیز به این موضوع اشاره میشود که این سری نیاز به استراحت دارد و روند آن به شدت در حال تکراری شدن و افت کیفیت است ولی با این حال مسئولان اکتیویژن اصلاً توجهی به این نظرها ندارند و هر سال نسخهای جدید را از این سری عرضه میکنند.
به هر حال و قبل از بررسی دقیقتر بازی باید بگوییم هر چند Infinite Warfare به اندازه جو منفی که در زمان معرفی برای آن ایجاد شد، بد نیست ولی با این حال عنوانی فوقالعادهای هم نیست و نمیتواند جا پای نسخه شاهکار و فوقالعادهی سری بگذارد.
اولین موضوعی که باید در مورد این بازی آن را بررسی کنیم؛ داستان است. همان طور که پیشتر نیز گفته شد بازی در آیندهای دور اتفاق میافتد و انسانها به طور کامل وارد عصر فضا شدهاند و اقدام به استفاده از سایر سیارات منظومه شمسی کردهاند. از این رو در بازی شاهد تکنولوژیهای به شدت پیشرفتهای هستیم که انسان امروزی اصلاً به آنها نزدیک نیز نشده است.
در داستان بازی، انسانها به تدریج و با پیشرفت تکنولوژی اقدام به ساخت کلونیهایی روی سیارات دیگر و اقمار آنها کردهاند. بسیاری از این کلونیها جنبه صنعتی داشته و صرفاً جهت استخراج منابع ساخته شدهاند ولی کلونی که روی مریخ ساخته شده، برای زندگی عادی انسانها نیز استفاده میشود. مدتی بعد از کلونی سازی مریخ، تعدادی از انسانها روی مریخ به دنیا میآیند و رسماً سیاره مادری آنها مریخ و نه زمین محسوب میشود. به تدریج جمعیت افراد به دنیا آمده روی مریخ افزایش یافته و کار به جایی میرسد که یک حکومت مستقل روی مریخ تشکیل میشود که کاملاً به شکل دیکتاتوری اداره شده و جبهه دفاع از سکونتگاه نام میگیرد (Settlement Defense Front یا به اختصار SDF). افراد عضو این گروه، به این باور نژادپرستانه میرسند که آنها از مردم زمین برترند و تصمیم میگیرند تا اقدام به مبارزه با ساکنان زمین کرده و آنها را از میان بردارند.
قبل از تشکیل این گروه نیز نهادی به نام اتحادیه فضایی سازمان ملل (United Nations Space Alliance یا UNSA) روی زمین تشکیل شده بود که وظیفه حفظ اتحاد میان ملل مختلف را بر عهده دارد. یک سازمان به نام SATO نیز زیر نظر این گروه و با هدف دفاع از زمین در مقابل تهدید SDF شروع به کار میکند.
بعد از مقدمه بازی، شروع آن در روزی اتفاق میافتد که در آن همه کشتیهای فضایی غول پیکر زمین برای نشان دادن توانشان در شهر ژنو اقدام به برگزاری رزمایش نظامی میکنند. در این میان، افراد SDF به درون سیستم دفاع سیارهای زمین که مجموعهای قدرتمند از سلاحهای ضد هوایی (بخوانید ضد فضایی) است نفوذ کرده و ناگهان در میانه مراسم اقدام به شلیک و سرنگونی کشتیهای فضایی قدرتمند زمین میکنند. بقیه افراد SDF نیز از فرصت استفاده کرده و به شهر ژنو و بسیاری از شهرهای دیگر زمین همزمان حمله کرده و اقدام به قتلعام مردم میکنند.
در این زمان شما در نقش شخصی به نام Nick Reyes (نیک رِیِز) وارد عمل میشوید و باید به همراه یارانتان اقدام به پاکسازی شهر از نیروهای دشمن بکنید. بعد از طی یکسری فرآیندها، عامل گروه SDF دستگیر میشود و حکومتهای زمین رسماً با SDF وارد جنگ میشوند. متأسفانه بخش اعظم ناوگان فضایی قدرتمند زمین نابود شده و تنها دو کشتی فضایی قدرتمند به نام Tigris و Retribution باقی ماندهاند و Reyes به مقام کاپیتانی کشتی Retribution منصوب شده و کار خود را برای شکست دشمنان آغاز میکند.
داستان بازی هر چند از نظر کلیت کار ساختار آشنایی دارد ولی به خاطر وقوع آن در فضا با رویدادهای جالبی در طول آن مواجهه هستیم که آن را متمایز از سایر عناوین Call of Duty میکند و باعث افزایش سطح کیفی آن میشود. با وجود این داستان بازی تا رسیدن به یک شاهکار فاصله زیادی دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
ETHAN با وجود این که یک روبات است اما شخصیت پردازی خوبی دارد
اولین مورد، مربوط به شخصیتپردازی بازی میشود. بازی را از نظر شخصیتپردازی در کل میتوان متوسط ارزیابی کرد. بعضی از شخصیتها پرداخت خوبی دارند و بازیباز میتواند به خوبی با ویژگیهای شخصیتی آنها آشنا شود ولی در طرف مقابل بعضی از شخصیتها اصلاً در حد و اندازه انتظارات ظاهر نمیشوند. به عنوان مثال روباتی به نام ETH.3N (که در بازی Ethan خوانده میشود) با وجود این که شخصیت انسانی ندارد ولی شخصیتپردازی جالبی دارد و بازیباز به خوبی میتواند با او ارتباط برقرار کند. در نقطه مقابل شخصیتی مثل Usef Omar که یکی از اعضای تیم بازیباز است، در داستان اصلی اصلاً پرداخت خوبی ندارد. دلیل این امر نیز این است که او کلاً در دو سه مرحله حضور دارد و آنقدر که باید و شاید به او با وجود پتانسیل بالایش توجه نمیشود.
بدترین مورد شخصیتپردازی بازی مربوط به شخصیت منفی اصلی بازی یعنی Salen Kotch میشود. او فرمانده ارشد بزرگترین کشتی جنگی گروه SDF است که با نام کوه الیمپوس (Olympus Mons) از آن یاد میشود و یکی از مغزمتفکرهای گروه SDF است که بخش اعظم وقایع زیر سر اوست و به شدت وجهه منفی دارد. با این وجود و برخلاف نسخ قبلی سری Call of Duty که همیشه شخصیتهای منفی نقش مهمی در داستان بازی ایفا میکردند و پرداخت بسیار خوبی در داستان داشتند و ویژگیهای آنها به طور کامل در داستان معرفی میشدند (مثلاً General Shepard یا Vladimir Makarov در عناوین سری Modern Warfare). شخصیتپردازی آنها به قدری خوب بود که بازیباز واقعاً از آنها متنفر میشد و میخواست هر چه زودتر آنها را به سزای اعمالشان برساند. برعکس در Infinite Warfare شخصیت منفی اصلی شخصیتپردازی خیلی خوبی ندارد. با وجود این که با توجه به اعمال وحشتناک SDF از این گروه متنفر میشوید ولی با این حال وقوع این کارها طوری در بازی نمایش داده نمیشود که همه چیز را برعهده Salen Kotch بیندازد و از طرفی خیلی کمتر از سایر شخصیت منفیهای نسخ قبلی او را مشاهده میکنیم. از این رو اصلاً انگیزه لازم برای شکست دادن او در بازیباز ایجاد نمیشود.
از طرف دیگر مورد دیگری که در بازی وجود دارد، غیرمنطقی بودن گروه منفی بازی است. در نسخههای قبلی نیروهای منفی بازی یا یک حکومت بودند (نظیر آلمان نازی) یا افرادی که با تشکیل گروهی قصد ایجاد آشوب و به دست گرفتن کنترل جهان را داشتند. در هر دو مورد نیز انگیزههای نیروهای این گروه در خدمت به آنها مشخص بود و پیروزی این گروه برای سربازانشان منفعت بالایی داشت و آنها به این گروهها خدمت میکردند تا در اثر پیروزی به سود و منفعت بالایی دست یابند و لااقل این گروهها نسبت به افراد خودشان بیرحم نبودند. برعکس گروه SDF یکسری تفکرات فوقالعاده محدود و افراطی دارد که نمیتوان توجیهی برای خدمت به آنها در نظر گرفت. این که یک گروه بخواهد کل مردم یک سیاره را بکشد اصلاً قابل توجیه نیست و از آن بدتر این است که حتی آنها نسبت به مردم خودشان نیز ظلم میکنند و هیچ دلیلی برای خدمت به چنین گروهی وجود ندارد. حتی یکی از فرماندهان این گروه به راحتی یکی از افرادش را میکشد. از آن بدتر جمله آنها برای تشویق نیروهای شما به تسلیم است؛ آنها از نیروهای شما میخواهند که برای این که سریع اعدام شوند، خود را تسلیم کنند! حتی مستبدترین افراد نیز با داشتن قصد انجام این کار، به طرف مقابل خود نمیگویند که به جای جنگیدن با آنها، خود را تسلیم کند تا اعدامش کنند! معمولاً گروههای منفی با وجود بد بودنشان در بازیها یک جنبه منطقی نیز دارند که اعمال آنها را از دیدگاه خودشان منطقی نشان بدهد و لااقل از یک دیدگاه خاص کمی خاکستری به نظر برسند و به علاوه بدانیم که افراد این گروه از خدمت به آنها چه چیزی عایدشان میشود ولی گروه SDF صرفاً یک گروه منفی مطلق است و نمیتوان انگیزه آنها را برای نابودی مردم کره زمین و از آن بدتر خدمت یکسری افراد به این گروه با وجود دیکتاتوری محض آنها توجیه کرد.
Salen Kotch یکی از فرماندهان ارشد گروه SDF و شخصیت منفی اصلی این بازی؛ متاسفانه برخلاف نسخ قبلی شخصیت منفی اصلی آن طور که باید و شاید شخصیت پردازی خوبی ندارد
مورد دیگر ضعف داستان، کوتاه بودن آن است. البته اگر مأموریتهای فرعی داستان بازی را که در ادامه به آنها میپردازیم، در نظر بگیریم بازی خیلی کوتاه نیست ولی از آن جایی که آنها در اصل داستان بازی تأثیری ندارند و داستان بازی با مأموریتهای اصلی جلو میرود، از این رو میشود آن را کوتاه ارزیابی کرد. به واقع این بازی هر چند از نظر کیفیت خود داستان از نسخه قبلی (Black Ops 3) بهتر است ولی به واقع کوتاهتر از نسخه قبلی است و از پتانسیلهای بسیار بالای موجود در داستان استفاده نمیشود. نکته عجیب این است که بازی برای زیاد نشان دادن مأموریتهایش در منوی بازی، فاصله زمانی حضور در سفینه بین مأموریتها تا انتخاب مأموریت بعدی را نیز یک مأموریت مستقل به حساب میآورد!
در نهایت در مورد داستان بازی باید گفت که این بخش در این عنوان نه خوب است و نه بد. از طرفی خود داستان کیفیت بالایی دارد ولی متأسفانه به دلیل کم بودن تعداد مأموریتهای اصلی بازی فرصتی برای استفاده از این کیفیت پیش نیامده است. به علاوه شخصیتپردازیهای بازی نیز بعضی خوب و بعضی بد هستند و کاملاً کیفیت متوسطی دارند. به خصوص عدم شخصیتپردازی خوب شخصیت منفی باعث میشود که سطح کیفی بازی تا حد نسبتاً زیادی افت کند. در نهایت میتوان گفت Infinite Warfare پتانسیل بالایی در بخش داستانی داشت ولی از آن استفاده لازم را نبرد و داستان آن صرفاً در حد یک بازی متوسط باقی ماند.
اما گذشته از داستان، گیم پلی یکی از ارکان اساسی سری Call of Duty بوده و هست. در ابتدای معرفی بازی و نمایش زمان وقوع بازی، نگرانیهای بسیاری پیش آمد که شاید بازی به شدت از ریشههایش فاصله بگیرد و اصلاً حس و حال Call of Duty های قبلی را نداشته باشد. خوشبختانه باید بگوییم که این طور نیست و با وجود اضافه شدن بخشهای مختلفی به بازی همچنان با یک Call of Duty رو به رو هستیم.
اول از همه باید به سیستم شوتینگ بازی اشاره کرد. در این زمینه بازی تغییر اساسی نکرده است و از همان فرمول همیشگی و موفق این سری در پیادهسازی سیستم تیراندازی استفاده کرده است. با وجود اضافه شدن سلاحهای آیندهنگرانه اما همچنان با یک Call of Duty رو به رو هستیم و از ساختار گیم پلی آن به راحتی میتوان تشخیصش داد. در کنار این موضوع یکسری از ویژگیها نظیر استفاده از Jetpack و یا راه رفتن روی دیوار که در یکی دو نسخه قبلی به این سری اضافه شدهاند نیز در این نسخه وجود دارند و باعث افزایش تنوع گیم پلی بازی میشوند.
اما بپردازیم به موارد تغییر یافته یا اضافه شده به نسخه جدید. بیشک با ورود بازی به آینده، انتظار گجتها و نارنجکهای جدیدی را داشتیم و همین طور هم شده است. نوع معمول نارنجکها که همان نارنجکهای ترکشدار (Frag Grenades) هستند به مانند همیشه در سری وجود دارند ولی سه نوع گجت انفجاری جدید به بازی اضافه شده است که اتفاقاً بسیار هم کاربردی هستند. اولین آنها یک سری روبات انفجاری هستند که بعد از پرتاب، نزدیکترین دشمن را نشانه گذاری کرده و اقدام به تعقیب دشمن میکنند و با رسیدن به او، خود را منفجر میکند. نوع دیگر گجتها، نارنجکهای شوک دار هستند. این نوع نارنجک بسیار پرکاربرد است و به خصوص به خاطر ماهیت الکتریکیاش، آسیب فوقالعاده بالایی به روباتهای دشمن وارد کرده و حتی قویترین رباتها را نیز که نیاز به صرف تعداد زیادی گلوله دارند و شاید حتی برای شکستشان نیاز به موشک باشد را میتوان با ۲ تا ۳ نارنجک از پا درآورد. به علاوه آنها به انسانهایی که در اطرافشان باشند نیز آسیب زیادی وارد کرده و افراد نزدیکتر را از پا در آورده و افراد دورتر را زخمی میکنند. نوع آخر نارنجکها، نارنجکهای ضد گرانش است. این نارنجکها در محیط یک منطقه را به صورت جاذبه صفر در میآورند و دشمنان حاضر در آن محدوده کوچک را به حالت معلق در آورده و از این رو آنها را بسیار آسیبپذیر میکند. علاوه بر اینها یک نوع نارنجک نیز وجود دارد که فقط مختص نبردهای نفر به نفر فضایی است که اقدام به تعقیب دشمن در فضا میکند و عملکردی مشابه روبات انفجاری اما با سرعت بسیار بالاتر دارد.
این عکس متعلق به نمایش بازی در E3 است ولی به راستی کیفیت گرافیکی بازی دست کمی از این عکس ندارد
به طور کلی تنوع گجتها در این عنوان قابل قبول است و به شدت هم در خود بازی برای پیشبرد سریع آن موردنیاز هستند. سازندگان مراحل بازی را طوری طراحی کردهاند که در بعضی قسمتها باید با فکر خوب، یک وسیله کارآمد را انتخاب کرده و از آن استفاده کنید و در صورت بیتوجهی به انتخاب گجتها، هر چند باز هم بازی قابل انجام است اما به شدت سختتر میشود. به طور کلی اثر حضور گجتها در این عنوان بیشتر از نسخههای قبلی احساس میشود.
مورد دیگر مربوط به سلاحهای بازی میشود. قطعاً هیچ بازی شوتری بدون تنوع سلاح نمیتواند موفق باشد و Call of Duty نیز از این امر مستثنا نیست. در این نسخه به طور کامل با توجه به پیشرفت تکنولوژی، سلاحهای کاملاً جدیدی طراحی شده و میتوان گفت که هیچ سلاحی در نسخههای قبلی با این شکل و شمایل وجود نداشته است. سلاحهای بازی هم برای اولین بار به دو دسته خاص تقسیم شدهاند. یکی سلاحهای بالستیک و گلولهای معمولی هستند و دیگری سلاحهای انرژی هستند. تفاوت عمده این دو سلاح در عملکرد آنها روی افراد است. سلاحهای بالستیک برای شکست دادن انسانها مفیدتر هستند و سلاحهای انرژی برای شکست روباتها. هر چند که هر نوع از سلاحها بر روی هر دو گروه انسان و روبات تأثیر میگذارد ولی به هر حال استفاده از سلاح مناسب برای پیشرفت سریعتر بسیار لازم و ضروری است. هر کدام از سلاحها روش خاص استفاده خود را دارند و نوع عقبنشینی و… آنها متفاوت با دیگری طراحی شده است. به علاوه بعضی از سلاحها چندین نوع حالت شلیک دارند که بسته به شرایط میتوان از آن استفاده کرد. مثلاً یک سلاح که به شکل تکتیرانداز عمل میکند، با فشردن یک کلید میتواند تبدیل به یک رایفل تهاجمی برای مبارزات سریع بشود. جالبترین تغییر سلاحها هم مربوط به یکی از سلاحهای نوع انرژی میشود که میتوان دو تکه آن را از هم جدا کرده و آن را تبدیل به دو تپانچه سریع کرد؛ بدین ترتیب مانند بازیهای قدیمی Shoot’em Up، میتوان به سمت دشمنان یورش برده و با موجی از گلوله از آنها پذیرایی کرد. موارد اضافه کردنی به اسلحه نظیر صدا خفه کن یا دوربینهای اضافی که روی آن نصب میشوند نیز تنوع بسیار خوبی دارند و هر شخصی بنا به روش بازی خود میتواند از Attachment های متفاوتی استفاده کند که مخصوصاً دوربینها، تأثیر انکار ناپذیری در استفاده از اسلحه دارند.
هر چند این عکس متعلق به نمایش های قبل از عرضه بازی است ولی در بازی نیست چهره ها با چنین جزئیات بالایی طراحی شده اند
اما از موارد یکسان در همه عناوین سری که بگذریم باید به بخشهای جدید آن بپردازیم؛ مبارزات با سفینهها و مبارزات نفر به نفر فضایی. هر دوی این مبارزات محدود به بخش تکنفره بازی هستند ولی با این حال از جذابیت فوقالعاده بالایی برخوردارند که بدون شک بازی را به شدت از نسخ قبلی متمایز میکند. اول به نبردهای فضایی با سفینه میپردازیم. بدون شک عنوانی که قرار باشد در آینده دور به وقوع بپیوندد، نباید عاری از نبردهای سریع با سفینهها باشد. در Call of Duty Infinite Warfare نیز برای اولین بار در این سری نبردهای فضایی با استفاده از سفینه در بازی پیاده شدهاند و به واقع باید گفت که سازندگان در پیادهسازی آن موفق بودهاند. در قبل از مأموریتهای مشخصی که نیاز به سفینه جنگی دارند، شما میتوانید تجهیزات سفینه جنگی خود را مشخص نموده و سپس در طول مرحله، بخش مربوط به نبردهای فضایی را انجام خواهید داد. در این قسمتها بازی به شدت شبیه سری فیلمها (و بازیهای) جنگ ستارگان میشود و باید با استفاده از سفینه خود، به تعقیب سفینههای دشمن پرداخته و آنها را نابود کنید. تقریباً همه مکانیکهای جذاب نبرد با سفینه در این بازی پیاده شدهاند. اولین مورد Lockdown کردن روی دشمن است. با انجام این کار هدفگیر سفینه بر روی سفینه دشمن قفل شده و به تعقیب دشمن میپردازد. مورد دیگر مربوط به حضور دو نوع سلاح “سریع و ضعیف” و “کند و قوی” میشود. از آن جایی که تنها مشکل شما سفینههای کوچک دشمن نیستند و گاهی باید با کشتیهای فضایی غول پیکر دشمن هم رو به رو شوید، برای نابودی آنها نیاز به سلاحهای قویتری خواهید داشت و از این رو دو نوع سلاح در سفینهها قرار داده شده که بسته به نیازتان از آن استفاده کنید. ضمناً باید اضافه کرد که اگر هدفگیری خیلی خوبی داشته باشید، میتوانید از سلاح کند برای نابودی سفینههای معمولی دشمن هم استفاده کنید و بدین ترتیب با شلیک یک گلوله میتوانید سفینه دشمن را متلاشی کنید. سیستم آخر هم مربوط به موشک و منور میشود. همانند هواپیماهای جنگی امروزی واقعی، سفینههای بازی هم به موشکهای تعقیب کننده مجهز هستند که در صورت استفاده از آن، به راحتی یک سفینه دشمن را میتوان متلاشی کرد. ولی در کنار این موضوع باید حواستان به این هم باشد که هم شما و هم دشمن وسیله مقابله با این موشکها را هم دارید و آنها منورهایی (Flares) هستند که میتوان با آنها موشکها را به اشتباه انداخت و از این رو باید همواره با توجه به همه این نکات از موشکهای خود استفاده کرده یا در مقابل موشکهای دشمن از خود دفاع کنید. در نهایت با همه اینها باید گفت که هر چند این بازی قرار نیست صرفاً شبیهساز جنگهای فضایی باشد ولی توانسته نکات اساسی این نبردها را به خوبی در بازی پیاده کند و به طور قطع مراحل نبرد فضایی جزو بخشهای خوشساخت بازی هستند.
در سمت چپ تصویر یکی از سلاح های عجیب و فوق العاده قوی بازی را مشاهده می کنید که البته به دلیل قدرت بالایش، مهمات کمی دارد.
مسئله دیگر مربوط به نبردهای نفر به نفر فضایی است. گاهی در بازی پیش میآید که برای نفوذ به کشتی غول پیکر دشمن باید از سفینه خود خارج شده و به آن به طور مستقیم نزدیک شوید. در این بخش بازی سیستم هیجانانگیز مبارزه در جاذبه سفر را وارد داستان میکند. در این حالت شما آزادی عمل بالایی در جابهجایی در فضا دارید و در عین حال به یک چنگک هم برای کشیدن دشمنان به سمت خود یا کشیدن خودتان به سمت اجسام مختلف مجهز هستید. استفاده از همین چنگک برای انجام حرکات سریع و در عین حال حمله به دشمنان معلق در فضا از جمله بخشهای فوقالعاده زیبای بخش تکنفره بازی هستند که کاملاً آن را از حالت تکراری خارج کرده و شما را با توجه به آسیبپذیرتر بودن در فضا، وادار به استفاده از استراتژیهای جدیدی در مبارزه میکند. این بخش امکان پیادهسازی در بخش چندنفره را هم داشت ولی متأسفانه این طور نشده است و شاهد مبارزات نفر به نفر فضایی در بخش چندنفره نیستیم.
حال که به بخشهای جدید اضافه شده در بازی اشاره کردیم، باید در مورد طراحی مرحله آن در بخش تکنفره و چندنفره بپردازیم. در بخش تکنفره به طور کلی طراحی مرحله و روند کلی آنها را میتوان خوب ارزیابی کرد. سیر کلی طی کردن مراحل روند خوبی را دارد و بعضی از مراحل را هم میشود به هر دو صورت مخفیکاری و پر سر و صدا انجام داد که نشان دهنده پیشرفت خوبی در بازی است. با این حال یک ضعف اساسی بخش تکنفره در این مورد مربوط به نبود صحنههای هیجانانگیز و سینمایی رایج در این سری است. در نسخههای قبلی به طور قطع تعداد صحنههای سینمایی که پر از انفجارهای حماسی و… بودند بسیار بیشتر از این نسخه بود و هر چند حضور بیش از حد آنها نیز خوب نیست ولی از آن جایی که Call of Duty برای خیلیها با همین صحنههای سینماییاش شناخته میشود، کمبود این بخشها در این نسخه شاید به مذاق خیلی از طرفداران سری خوش نیاید. در کنار این موارد باید به تنوع بازی در بعضی از مأموریت به خصوص مأموریتهای فرعی اشاره کنیم. برای اولین بار در این سری مأموریتهای فرعی خارج از خط داستانی اصلی نیز وارد بخش کمپین بازی شدهاند و به واقع کیفیت طراحی مرحله بعضی از آنها از خود مراحل اصلی بیشتر است. مثلاً یکی از مأموریتها به شما امکان نفوذ به عنوان یک تکتیرانداز را از میان مجموعهای از سیارکها به سوی کشتی فضایی دشمن میدهد که واقعاً عالی طراحی شده است و ارزش انجام بازی به خاطر همین مراحل فرعی به شدت بالا میرود.
در مورد بخش چندنفره و طراحی کلی آن وضع چندان رضایت بخش نیست. به طور کلی بخش چندنفره تا حد زیادی شبیه نسخههای قبلی در آمده و با وجود تغییرات زیاد بخش تکنفره، به هیچ وجه از پتانسیل بالای آن در بخش چندنفره استفاده نشده است. در کنار این موضوع باید به این موضوع اشاره کرد که به اعتقاد بسیاری از بازیکنان، بخش چندنفره این بازی طوری طراحی نشده که همه از آن لذت ببرند. اگر بتوانید در بخش چندنفره بازی برنده شوید، به سرعت پیشرفت کرده و قابلیتهای جدیدی به دست میآورید و از آن لذت خواهید برد ولی برعکس اگر نقش خیلی مؤثری در مبارزات نداشته باشید و یا نتوانید در طول مبارزات پیروز شوید، نمیتوانید از آن لذت ببرید. البته طبیعی است که با شکست در بازی ناراحت شوید ولی در بخش چندنفره بعضی از عناوین رقیب (نظیر Battlefield 1) لااقل حتی اگر پیروز نشوید، ممکن است با صحنههای هیجانانگیزی نظیر استفاده و حرکت روی یک بالن هوایی بزرگ و کلی کارهای عجیب و غریب و هیجانانگیز دیگر رو به رو شوید ولی در این بازی تنها در یک نقشه استاندارد معمولی باید به کشتن دشمنان بپردازید و هیچ کار هیجانانگیز خیلی عجیب و غریبی برای انجام وجود ندارد. به علاوه به اعتقاد بسیاری خیلی سریع میشود نقاط مختلف نقشه را که برای هر کاری مناسب است حفظ کرد و بعضی نقشهها یکسری نقاط برتر دارند که خیلی راحت با در دست گرفتن آن میتوانید دشمنان را یکی پس از دیگری از پای در آورید. البته این مورد آخر خیلی بحرانی نیست و در حدی نیست که تجربه بخش چندنفره را به طور کامل مختل کند. به طور کلی میتوان گفت شاید به خاطر نبود یکسری عوامل هیجانانگیز که تا حدودی جنبه غیراستاندارد به نقشه بازی میدهند، Call of Duty: Infinite Warfare برای مسابقات eSports مناسب به نظر برسد ولی از طرف دیگر به دلیل نبود همین عوامل ایجاد هیجان و عدم امکان لذت بردن از خود بازی حتی در صورت شکست، خیلی از بازیکنهای معمولی را که مخاطبان اصلی بازی محسوب میشوند، از خود ناامید خواهد کرد. آخرین موضوعی هم که در مورد بخش چندنفره رقابتی بازی باید به آن اشاره کرد، سیستم کلاس بندی افراد در بازی است که از آن به نام Rig یاد میشود و هر شخصی بنا به سلیقه و مهارت خود میتواند از کلاس خاصی برای مبارزه استفاده کند. پیشنهاد میشود که حتماً Rig های مختلف را تست کنید تا با شیوه کار هر یک آشنا شده و حالتی را که به سلیقه خودتان نزدیکتر است، انتخاب کنید. هر چند در کل تفاوت خیلی خاصی در بازی نسبت به نسخ قبلی ایجاد نمیشود ولی این مورد تا حدودی بازی را نسبت به قبل تخصصیتر میکند.
نبرد های فضایی فوق العاده خوب طراحی شده اند
در آخر بررسی گیم پلی بازی باید به حس Call of Duty بودن بازی اشاره کنیم. در ابتدای معرفی بازی خیلیها نگران بودند که ورود این سری به آینده دور باعث شود که حس Call of Duty بودن آن از دست برود ولی با این حال باید گفته که در عین اضافه شدن بخشهای جدید که تا به حال در این سری وجود نداشته و به طور کامل بدیع و نو هستند، ولی همچنان حس کلی اثر در بخشهای تیراندازی معمولی آن دچار تغییر نشده و نگرانی در مورد فاصله گرفتن سری از ریشههایش در این بخش بیمورد بوده است و سازندگان میدانستند که طرفداران هنوز هم یک Call of Duty با ساختار همیشگیاش میخواهند و همین کار را هم کرده و یک Call of Duty تحویل آنها دادهاند.
در نهایت و با همه اینها در مورد گیم پلی بازی نیز میتوان گفت که مانند بخش داستانی آن از بعضی جهات خوب و از بعضی جهات ضعیف عمل کرده است. در مورد بخشهای جدید اضافه شده به بازی یا پیادهسازی سیستم شوتینگ بازی متناسب با زمان وقوع در عین حفظ حس و حال قدیمی سری سازندگان موفق عمل کردهاند. در طرف مقابل آن طور که انتظار میرفت بخش چندنفره بازی خوب عمل نکرده است و هر چند نقشهها در مجموع استاندارد ارزیابی میشوند ولی نمیتوانند بازیباز مبتدیتر را که خیلی حرفهای نیستند علاقهمند نگه دارند. با همه اینها گیم پلی بازی قابل قبول ارزیابی میشود ولی با وجود بودجه عظیمی که به ساخت سری Call of Duty اختصاص داده میشود، انتظارات از این عنوان در این بخش بسیار بیشتر بود.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. به واقع این نسخه از سری Call of Duty در زمینه گرافیک و جلوههای بصری فوقالعاده عمل کرده است. در زمینه گرافیک هنری بدون شک بازی نسبت به نسخ قبلی پیشرفت فوقالعادهای کرده است. در نسخ قبلی به هر حال شاهد محیطهای زمینی بودیم ولی در این نسخه شاهد طراحیهای بسیار زیبا از سطح مریخ و بعضی از اجرام آسمانی دیگر نظیر تایتان و… هستیم که تنوع مثال زدنی از نظر بصری به بازی بخشیدهاند. طراحی سایر مکانها نظیر داخل سفینهها و اتاقها و… نیز به بهترین شکل ممکن انجام شده و در این زمینه سازندگان کار خود را به نحو احسن انجام دادهاند.
حضور بازی در فضا باعث شده گرافیک هنری بازی در سطح بسیار بالایی قرار بگیرد – توجه: عکس مربوط به گیم پلی بازی نیست.
در زمینه گرافیک فنی نیز سازندگان هیچ کم و کاستی نگذاشتهاند. جزئیات محیط، بافتها، نورپردازی، سایهها، افکتها و همه و همه، به بهترین شکل ممکن در بازی پیادهسازی شدهاند و با بازی فوقالعاده قوی در زمینه گرافیک فنی و توجه به جزئیات رو به رو هستیم. در کنار این باید به بهینه سازی خوب بازی نیز اشاره کرد. با وجود صحنههای پر جزئیات بازی که بعضاً پر از انفجارها و پردازشهای گرافیکی سنگین هستند ولی بازی عملکرد بسیار خوبی را در این زمینه ارائه میدهد. برخلاف بسیاری از بازیهای امروزی که حتی با کارتهای گرافیکی فوقالعاده قوی هم نمیشود به بهترین کیفیت دست یافت ولی این بازی با کارتهای قوی به راحتی با بالاترین کیفیت ممکن به صورت Full HD اجرا میشود و روی سایر کارتهای گرافیکی متوسط و بالاتر نیز با کاهش در کیفیت میتوان بازی را به صورت قابل قبول اجرا کرد. البته ذکر این نکته الزامی است که دو مورد از تنظیمات گرافیکی بازی که مربوط به سایه هستند، به شدت بازی را سنگین میکنند و حتی روی کارتهای قوی هم استفاده از آن توصیه نمیشود و تأثیر خاص و قابل مشاهدهای هم در کیفیت بازی ندارند از این رو پیشنهاد میکنم که دو گزینه مربوط به Cache سایه و نورپردازی را غیرفعال کنید. در زمینه انیمیشنها نیز سازندگان به خوبی از پس وظیفه خود برآمدهاند و انیمیشنهای شخصیتها بسیار طبیعی و خوب از کار در آمده است. در کنار این موضوع باگهای گرافیکی بازی نیز خیلی زیاد نیستند و میتوان از آنها چشمپوشی نمود.
با در نظر گرفتن همه این موارد میتوان گفت که Call of Duty: Infinite Warfare عملکرد بسیار قابل قبولی در زمینه گرافیک ارائه میدهد. در این بازی هم از نظر گرافیک هنری با اثر بسیار خوبی رو به رو هستیم که به خصوص با ایجاد محیطهای جدید باعث تنوع بازی شده است و هم از نظر گرافیک فنی با اثری شایسته رو به روییم که در عین برخورداری از گرافیک بالا، بهینه سازی بسیار بهتری هم نسبت به سایر بازیها دارد.
در آخر نوبت به صداگذاری و موسیقی بازی میرسد. در زمینه موسیقی عملکرد بازی را میتوان قابل قبول ارزیابی کرد. هر چند که با یک اثر شاهکار رو به رو نیستیم ولی موسیقی بازی را میتوان در حد خیلی خوب ارزیابی کرد و حال و هوای آن کاملاً متناسب با خود بازی است. در زمینه صداگذاری نیز عملکرد بازی را میتوان خوب ارزیابی کرد. در زمینه صداگذاری انفجارها و سلاحها که به طور قطع بازی عملکرد فوقالعادهای دارد. در زمینه صداگذاری شخصیتها نیز در این عنوان از بعضی از بازیگران معروف نظیر کیت هرینگتون استفاده شده است که قطعاً نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند ولی با این حال از پتانسیل بعضی از این افراد به دلایلی که در مورد شخصیتپردازی بازی پیشتر ذکر شد و گفتیم که بعضی از شخصیتها به اندازه کافی حضور ندارند، استفاده کافی نشده است ولی با این حال همان بخشهایی که آنها حضور دارند، کار خود را به بهترین شکل انجام دادهاند.
نتیجهگیری:
در نهایت و با همه اینها باید گفت که Call of Duty: Infinite Warfare عنوانی خوب است که پتانسیلهای بسیار بیشتری داشت. با توجه به بودجه عظیمی که هر ساله صرف ساخت عناوین این سری میشود، قطعاً انتظار عنوانی بهتر از این را داشتیم. این بازی در خیلی از زمینهها به صورت خوب و بد عمل میکند. مثلاً داستان بازی از کیفیت خوبی برخوردار است ولی متأسفانه زمان آن به قدری کوتاه است که فرصت استفاده از پتانسیلهای خود را پیدا نمیکند. در کنار این موضوع گیم پلی استاندارد این سری همچنان در این عنوان هم حضور دارد ولی در عین حال از پتانسیلهای محیطهای جدید بازی در بخش چندنفره استفاده کافی نشده است. در زمینه گرافیک خوشبختانه عملکرد بازی فوقالعاده خوب بوده است. با همه اینها در نهایت باید گفت که اگر از طرفداران سری Call of Duty هستید و نگران فاصله گرفتن گیم پلی بازی از ریشههایش بودید، باید گفت که نگرانیتان بیمورد بوده است و در کنار اضافه شدن بخشهای جدید اصول پایهای بازی همچنان ثابت هستند؛ اگر هم صرفاً میخواهید این عنوان را تجربه کنید باید گفت که با بازی خوب و قابل قبولی رو به رو خواهید بود و اعصابتان از انجام آن خرد نخواهد شد ولی برخلاف بعضی دیگر از عناوین این سری، انتظار یک شاهکار را نداشته باشید.
منبع: گیمفا