arthur
کاربر فعال
عزیز دل عکس هست حتماً اینترنتت دیال آپه.یا سرعت..................... افتضاح.....................
گیرز آف وار جدید : judgment
- شروع کننده موضوع mahdix
- تاریخ شروع
نه منظورم اینه که آروین گفته عکس نزار ، گفتم حداقل یه عکس بزار وگرنه عکس ها رو دارم میبینم ... !
arthur
کاربر فعال
آه معذرت رفیق.
درسته ، اینطوری که میگی میخوای نقد بزاری خیلی تاپیک زیاد میشه ، همین کارو کنی بهتره ... !
باشه همین کارو میکنم ایشالا از شنبه. الان مسافرتم با گوشی نمیتونم نقد بزارم.
بچضه ها برا نقد بازی ها بیاید به این تاپیک :
http://xboxworld.ir/-t546.html?t=546
http://xboxworld.ir/-t546.html?t=546
نقد وبررسی گذاشتی جدا؟
. نقد و بررسی بازی Gears Of War 3
در ابتدای این نسل، Microsoft سعی کرد تا بازی های بیشتری برای کنسول Xbox 360 نسبت به Xbox قبلی عرضه کند. بازی هایی انحصاری و بزرگ مثل Halo. آن ها برای این کار سراغ یکی از برترین ها در زمینه گرافیک و بخش چندنفره رفتند که قبلاً در کارنامه خود سری موفق Unreal Tournament را داشتند. نتیجه Gears of War شد که پس از دو نسخه، می توان آن را در کنار Halo محبوب ترین بازی انحصاری این کنسول نامید. پس از وقایع نسخه دوم، حال به آخرین بخش از این سه گانه رسیده تا پایانی بر داستانی که در سال ۲۰۰۶ آغاز کرده بود، دهد.
داستان
داستان بازی درست بعد از وقایع Gears of War 2 اتفاق می افتد. پس از جاری شدن آب در سیاره Sera و کشته شدن تعداد زیادی از Lucastها، در نسخه سوم با فاجعه های عظیم تری روبرو می شویم. بیشتر نیروهای COG از بین رفتند و اینبار موجوداتی خطرناک تر از Lucastها، یعنی Lambentها مقابل انسان ها ایستاده اند. بازی در یک کشتی بزرگ شروع می شود که تعداد زیادی از نجات یافتگان در آنجا هستند، اما این کشتی هم در امان نیست و Lambentها حمله مرگ آوری به آن می کنند و حال شما باید از این مخمصه جان سالم به در ببرید. تغییرات زیادی در شخصیت ها اتفاق افتاده است. دام (Dom) پس از مرگ ماریا (Maria) در نسخه دوم، افسردگی گرفته است.
آنیا (Anya) از پشت کامپیوتر بلند شده و لباس رزم بر تن کرده و مارکوس (Marcus) هم اینبار با ماجرای احساسی تری روبرو می شود. در ادامه، Chairman Prescot پس از رها کردن COG دوباره بازمی گردد، ولی جوخه دلتا (به طور کلی هیچ کس) با او خوب رفتار نمی کند، چون همه وی را خیانت کار می دانند. او یک دیسک به مارکوس می دهد و اشاره می کند که اطلاعات جالبی در آن است. پس از اجرا کردن دیسک، ما پدر مارکوس را می بینیم. در نسخه قبل صدای او را شنیدیم، ولی اینبار چهره وی معلوم است که می گوید ملکه Lucastها او را گروگان گرفته است. حال مارکوس یک هدف بیشتر ندارد و بقای بشریت به همین یک هدف او وابسته است.
مارکوس باید هر طور شده پدر خود را پیدا کند. این موضوع، هم یک مسئله شخصی است و هم می تواند پایان دهنده جنگ طولانی انسان ها با Lucastها باشد. داستان Gears of War 3 در قیاس با دو نسخه قبل به اوج خود رسیده است. در حالیکه بازی های مختلف بازار آنچنان روی این بخش تمرکز نمی کنند، داستان GOW3 حماسه را با صحنه های احساسی و دلاوری ترکیب می کند. شخصیت های این شماره بسیار زیادتر شده اند و هر کدام از آن ها دغدغه هایی دارند و اینبار تمام آن ها به هم اهمیت می دهند و دیگر نمی توان نام آن را جوخه دلتا نامید، بلکه خانواده دلتا نامی جایزتر است. از آنجایی که GOW3 آخرین قسمت از سه گانه این بازی است، Epic Games سعی کرده به بیشتر سوالات پاسخ دهد و پایانی مناسب برای آن تدارک ببیند. پایان بازی یک سری از مسائل را هم نگه می دارد تا راه برای ساخت نسخه چهارم باز باشد. به طور کلی آماده صحنه های عظیم و اتفاقاتی که ممکن است اشک از چشمانتان جاری کند، باشید.
گرافیک
Gear of War 3 یکی از خیره کننده ترین گرافیک های این نسل را دارا است. Epic نهایت استفاده را از موتور UE3 کرده و نتیجه یک بازی بسیار زیبا شده است. اینبار رنگ بندی ها بسیار روشن و شاد هستند و یک سری تکنیک کاملاً جدید به بازی اضافه شده اند. بازی از نظر رنگ آمیزی گاه خیلی شبیه به Bulletstorm و یا Enslaved می شود. نکته ای که من را خیلی جذب کرد، استفاده از فیلترینگ های پر تعداد بوده است. شما مشغول مشاهده یک غار تاریک با نورهای زرد هستید و ناگهان فیلترینگ اصلی کنار رفته و یک فیلترینگ جدید به رنگ های آبی و یا زرد به بازی اضافه می شوند. این مسائل هستند که تا آخر بازی شما همیشه با سورپرایزهای بصری روبرو هستید، چون به نظر می رسد که ناگهان با یک بازی کاملاً جدید از نظر گرافیکی روبرو هستید.
محیط ها خیلی با جزئیات و زیبا کار شده اند. محیط های تاریک مثل قبل با رنگ های مرده کار شده اند و محیط هایی مثل ساحل بسیار زیبا و چشم نواز هستند. بافت ها از کیفیت بسیاری خوبی برخوردار هستند، ولی متأسفانه هنوز هم برخی نابرابری ها بین بافت ها دیده می شوند که در کنار تصویر زیبا و با کیفیت بازی واقعاً زشت هستند. بعضی شخصیت های فرعی هم کیفیت پایینی دارند و به کیفیت شخصیت های اصلی نمی رسند. Lip Synch بازی خوب است، ولی در سالی که بازی مثل Uncharted 3 ،L.A. Noire و… عرضه شده اند، این بخش کمی عقب می ماند. در نهایت Gears of War 3 قطعاً یکی از زیباترین بازی ها از نظر گرافیکی است که از نهایت قدرت Xbox 60 استفاده کرده است.
موسیقی/صداگذاری
گذشته از دیالوگ های عالی، به شخصه در کنار غم و ناراحتی های بازی، وقتی آن را تمام کردم حسابی خندیدم. دیالوگ های بسیار بامزه ای در بازی رد و بدل می شوند و شخصیت های کول (Cole) و برید (Baird) هم خیلی پر رنگ تر از قبل شده اند و قبول دارم که کول به تنهایی چند سالی شما را جوان خواهد کرد! دیالوگ ها همانند صحنه ها و داستان با احساس بیان شده اند و تأثیر زیادی در القای جو لازم داشته اند. صداگذاری محیط هم فوق العاده است. صدای گلوله، فریاد سربازها، انفجار و پیچیدن صدای فریاد موجودات مختلف، یک میدان نبرد عظیم در اسپیکرهای شما ایجاد می کنند. موسیقی هم مثل قبل خیلی حماسی است و استفاده از سازهای بادی سنگین همچنان حس جنگ های بزرگ بازی را ارتقاء می دهد. در بعضی صحنه های غم انگیز، صدای تکنوازی پیانو شما را کاملاً غرق صحنه می کند و در نهایت می توان Gears of War 3 را در بخش صدا یک حماسه بزرگ نام داد.
گیم پلی
هنوز هم مثل قبل با یک گیم پلی اعتیاد آور و بسیار سرگرم کننده روبرو هستیم. هنوز هم قانون اول بازی، سنگر گیری است و به طور کلی مبنای کلی گیم پلی تغییر نکرده است. حرکت ها خیلی نرم و سریع تر شده اند و دوربین بازی در موقعیت بهتری قرار گرفته و خیلی خوب عمل می کند. تعداد اسلحه های این شماره واقعاً خیره کننده است. علاوه بر سلاح های محبوب قبل، یکی دو جین تجهیزات جدید هم به بازی اضافه شده اند. Retro Lancer همان Lancerهای معمولی هستند که قبلاً در جنگ های Pendulum استفاده می شدند.
قدرت این اسلحه بیشتر از Lancerهای معمولی است، ولی لگد بسیار بیشتری می زنند و به جای اره برقی یک تیغه بزرگ زیر آن ها مجهز شده که در فواصل نزدیک مثل اره برقی قوی نیستند، ولی اگر کسی را در دور هدف بگیرید، می توانید اسلحه را گرفته و دوان دوان به سمت او حرکت کرده و به سبک جنگجوهای دوران جنگ صلیبی هدف را سلاخی کنید! یکی از سلاح های جالب بازی Digger است که همانطور که از اسمش پیداست، وقتی هدف می گیرید تیر یا بمب آن زیر زمین را کنده و از زیر به سمت دشمن می رود و منفجر می شود. با این اسلحه می توانید حتی دشمنانی که پشت سنگر هستند را هم سورپرایز کنید. یک اسلحه جالب هم به بازی اضافه شده که Vulcan نام دارد.
این اسلحه همان Machine-Gun بزرگ است که به یک مخزن تیر وصل است. اگر به صورت Co-Op بازی کنید، یکی از شما باید مخزن را در دست بگیرد و آن را بچرخانید و دیگری شلیک کند. این اسلحه هم در جنگ های Pendulum استفاده می شده. سلاح های زیادی به بازی اضافه شده اند که خیلی جذاب هستند. کشف کردن آن ها را بر عهده خودتان می گذاریم. طراحی مراحل GOW3 به اوج خود رسیده است. تقریباً هر مرحله در یک محیط کاملاً جدید و متنوع اتفاق می افتد. محیط هایی مثل عرشه کشتی، بیابان، غارها، تالارهای بزرگ و… تنوع زیادی به مراحل و نمایش قدرت های گرافیکی داده اند.
در بعضی از مراحل می توانید به صورت مخفیانه پیش بروید و یا اینکه با ایجاد سر و صدا یک جنگ همه جانبه تشکیل دهید. هر چند روند بازی همانند دو نسخه قبل است و کمی وارد تکرار شده، ولی Epic Games تمام سعی خود را کرده که حداقل با محیط ها و چیدمان مراحل به بدنه اصلی آن تنوع ببخشد. هوش مصنوعی دشمنان و یاران خودی خیلی بهتر شده و جایگیری هر کدام از این هوش مصنوعی ها خیلی منطقی و زیبا کار شده است. البته هنوز هم بعضی رفتارهای عجیب دیده می شوند، ولی اگر با دید باز به این موضوع نگاه کنیم، پیشرفت های زیادی را در این قسمت می بینیم. بخش چندنفره بازی هم مسلماً یکی از جذاب ترین قسمت های Gears of War است
این قسمت از سه بخش کلی Versus ،Horde و Beast تشکیل شده که واقعاً یک مجموعه عظیم را در بر دارد. قسمت Versus شامل مودهای معمول بخش چندنفره هستند که البته دو تا سه قسمت جدید هم به آن ها اضافه شده اند و قابلیت تعداد بالای بازیکن ها در آن، جذابیت آن ها را دو چندان کرده است. قسمت Horde که در واقع نسخه دوم از بخش محبوب Horde هست هم طرفداران زیادی دارد. در این بخش باید با دوستان خود جلوی Waveهای مختلف دشمنان ایستادگی کنید و با رد کردن هر Wave وارد Wave بعدی شوید که خیلی سخت تر از قبل می شود. قسمت Beast هم که تازه به بازی اضافه شده، خیلی جالب است.
شما در این بخش در نقش تمام شخصیت های منفی بازی یعنی Lucastها و یا Lambentها قرار می گیرید و حال باید با انسان ها و COGها مبارزه کنید. شخصیت های اصلی مثل مارکوس و یا دام باید در این بخش Execution بشوند و باید تا می توانید در این بخش شر باشید. نسخه دوم Gears of War تغییراتی در بخش چندنفره داشت که زیاد برای طرفداران بازی خوشایند نبود. یکی از مشکلات دیگر بخش چندنفره بازی پیدا نشدن Matchها و مشکلات سرور بود که Epic Games قول داده بود این مشکلات را حل کند. خوشبختانه بازی در این بخش بیشتر شبیه به نسخه اول شده، ولی هنوز هم مشکل پیدا نشدن Match در بازی دیده می شود که البته امید می رود با کمی گذشت زمان از عرضه بازی این موارد هم حل شود. همزمان با عرضه بازی یک Update هم برای آن عرضه شد که متأسفانه مشکلاتی مثل خراب کردن فایل های Save پس از نصب آن شنیده شده که به شخصه با چنین موضوعی مواجه شدم و Saveهایم پس از انجام این Update از بین رفتند.
نتیجه گیری
آخرین بخش از داستان مارکوس فنیکس و جوخه دلتا به زیبایی تمام شد و نسخه سوم هر آنچه که نسخه های قبل سعی در رسیدن به آن داشتند را تکمیل می کند و یک سری استانداردهای جدید خلق می کند. بازی از نظر داستان بسیار جذاب، از نظر گرافیک خیره کننده و از نظر صدا و موسیقی شنیدنی است
تمامی عکس ها به دلیل کیفیت زیاد از کیفیت ان ها کاسته شده است.
در ابتدای این نسل، Microsoft سعی کرد تا بازی های بیشتری برای کنسول Xbox 360 نسبت به Xbox قبلی عرضه کند. بازی هایی انحصاری و بزرگ مثل Halo. آن ها برای این کار سراغ یکی از برترین ها در زمینه گرافیک و بخش چندنفره رفتند که قبلاً در کارنامه خود سری موفق Unreal Tournament را داشتند. نتیجه Gears of War شد که پس از دو نسخه، می توان آن را در کنار Halo محبوب ترین بازی انحصاری این کنسول نامید. پس از وقایع نسخه دوم، حال به آخرین بخش از این سه گانه رسیده تا پایانی بر داستانی که در سال ۲۰۰۶ آغاز کرده بود، دهد.
داستان
داستان بازی درست بعد از وقایع Gears of War 2 اتفاق می افتد. پس از جاری شدن آب در سیاره Sera و کشته شدن تعداد زیادی از Lucastها، در نسخه سوم با فاجعه های عظیم تری روبرو می شویم. بیشتر نیروهای COG از بین رفتند و اینبار موجوداتی خطرناک تر از Lucastها، یعنی Lambentها مقابل انسان ها ایستاده اند. بازی در یک کشتی بزرگ شروع می شود که تعداد زیادی از نجات یافتگان در آنجا هستند، اما این کشتی هم در امان نیست و Lambentها حمله مرگ آوری به آن می کنند و حال شما باید از این مخمصه جان سالم به در ببرید. تغییرات زیادی در شخصیت ها اتفاق افتاده است. دام (Dom) پس از مرگ ماریا (Maria) در نسخه دوم، افسردگی گرفته است.
آنیا (Anya) از پشت کامپیوتر بلند شده و لباس رزم بر تن کرده و مارکوس (Marcus) هم اینبار با ماجرای احساسی تری روبرو می شود. در ادامه، Chairman Prescot پس از رها کردن COG دوباره بازمی گردد، ولی جوخه دلتا (به طور کلی هیچ کس) با او خوب رفتار نمی کند، چون همه وی را خیانت کار می دانند. او یک دیسک به مارکوس می دهد و اشاره می کند که اطلاعات جالبی در آن است. پس از اجرا کردن دیسک، ما پدر مارکوس را می بینیم. در نسخه قبل صدای او را شنیدیم، ولی اینبار چهره وی معلوم است که می گوید ملکه Lucastها او را گروگان گرفته است. حال مارکوس یک هدف بیشتر ندارد و بقای بشریت به همین یک هدف او وابسته است.
مارکوس باید هر طور شده پدر خود را پیدا کند. این موضوع، هم یک مسئله شخصی است و هم می تواند پایان دهنده جنگ طولانی انسان ها با Lucastها باشد. داستان Gears of War 3 در قیاس با دو نسخه قبل به اوج خود رسیده است. در حالیکه بازی های مختلف بازار آنچنان روی این بخش تمرکز نمی کنند، داستان GOW3 حماسه را با صحنه های احساسی و دلاوری ترکیب می کند. شخصیت های این شماره بسیار زیادتر شده اند و هر کدام از آن ها دغدغه هایی دارند و اینبار تمام آن ها به هم اهمیت می دهند و دیگر نمی توان نام آن را جوخه دلتا نامید، بلکه خانواده دلتا نامی جایزتر است. از آنجایی که GOW3 آخرین قسمت از سه گانه این بازی است، Epic Games سعی کرده به بیشتر سوالات پاسخ دهد و پایانی مناسب برای آن تدارک ببیند. پایان بازی یک سری از مسائل را هم نگه می دارد تا راه برای ساخت نسخه چهارم باز باشد. به طور کلی آماده صحنه های عظیم و اتفاقاتی که ممکن است اشک از چشمانتان جاری کند، باشید.
گرافیک
Gear of War 3 یکی از خیره کننده ترین گرافیک های این نسل را دارا است. Epic نهایت استفاده را از موتور UE3 کرده و نتیجه یک بازی بسیار زیبا شده است. اینبار رنگ بندی ها بسیار روشن و شاد هستند و یک سری تکنیک کاملاً جدید به بازی اضافه شده اند. بازی از نظر رنگ آمیزی گاه خیلی شبیه به Bulletstorm و یا Enslaved می شود. نکته ای که من را خیلی جذب کرد، استفاده از فیلترینگ های پر تعداد بوده است. شما مشغول مشاهده یک غار تاریک با نورهای زرد هستید و ناگهان فیلترینگ اصلی کنار رفته و یک فیلترینگ جدید به رنگ های آبی و یا زرد به بازی اضافه می شوند. این مسائل هستند که تا آخر بازی شما همیشه با سورپرایزهای بصری روبرو هستید، چون به نظر می رسد که ناگهان با یک بازی کاملاً جدید از نظر گرافیکی روبرو هستید.
محیط ها خیلی با جزئیات و زیبا کار شده اند. محیط های تاریک مثل قبل با رنگ های مرده کار شده اند و محیط هایی مثل ساحل بسیار زیبا و چشم نواز هستند. بافت ها از کیفیت بسیاری خوبی برخوردار هستند، ولی متأسفانه هنوز هم برخی نابرابری ها بین بافت ها دیده می شوند که در کنار تصویر زیبا و با کیفیت بازی واقعاً زشت هستند. بعضی شخصیت های فرعی هم کیفیت پایینی دارند و به کیفیت شخصیت های اصلی نمی رسند. Lip Synch بازی خوب است، ولی در سالی که بازی مثل Uncharted 3 ،L.A. Noire و… عرضه شده اند، این بخش کمی عقب می ماند. در نهایت Gears of War 3 قطعاً یکی از زیباترین بازی ها از نظر گرافیکی است که از نهایت قدرت Xbox 60 استفاده کرده است.
موسیقی/صداگذاری
گذشته از دیالوگ های عالی، به شخصه در کنار غم و ناراحتی های بازی، وقتی آن را تمام کردم حسابی خندیدم. دیالوگ های بسیار بامزه ای در بازی رد و بدل می شوند و شخصیت های کول (Cole) و برید (Baird) هم خیلی پر رنگ تر از قبل شده اند و قبول دارم که کول به تنهایی چند سالی شما را جوان خواهد کرد! دیالوگ ها همانند صحنه ها و داستان با احساس بیان شده اند و تأثیر زیادی در القای جو لازم داشته اند. صداگذاری محیط هم فوق العاده است. صدای گلوله، فریاد سربازها، انفجار و پیچیدن صدای فریاد موجودات مختلف، یک میدان نبرد عظیم در اسپیکرهای شما ایجاد می کنند. موسیقی هم مثل قبل خیلی حماسی است و استفاده از سازهای بادی سنگین همچنان حس جنگ های بزرگ بازی را ارتقاء می دهد. در بعضی صحنه های غم انگیز، صدای تکنوازی پیانو شما را کاملاً غرق صحنه می کند و در نهایت می توان Gears of War 3 را در بخش صدا یک حماسه بزرگ نام داد.
گیم پلی
هنوز هم مثل قبل با یک گیم پلی اعتیاد آور و بسیار سرگرم کننده روبرو هستیم. هنوز هم قانون اول بازی، سنگر گیری است و به طور کلی مبنای کلی گیم پلی تغییر نکرده است. حرکت ها خیلی نرم و سریع تر شده اند و دوربین بازی در موقعیت بهتری قرار گرفته و خیلی خوب عمل می کند. تعداد اسلحه های این شماره واقعاً خیره کننده است. علاوه بر سلاح های محبوب قبل، یکی دو جین تجهیزات جدید هم به بازی اضافه شده اند. Retro Lancer همان Lancerهای معمولی هستند که قبلاً در جنگ های Pendulum استفاده می شدند.
قدرت این اسلحه بیشتر از Lancerهای معمولی است، ولی لگد بسیار بیشتری می زنند و به جای اره برقی یک تیغه بزرگ زیر آن ها مجهز شده که در فواصل نزدیک مثل اره برقی قوی نیستند، ولی اگر کسی را در دور هدف بگیرید، می توانید اسلحه را گرفته و دوان دوان به سمت او حرکت کرده و به سبک جنگجوهای دوران جنگ صلیبی هدف را سلاخی کنید! یکی از سلاح های جالب بازی Digger است که همانطور که از اسمش پیداست، وقتی هدف می گیرید تیر یا بمب آن زیر زمین را کنده و از زیر به سمت دشمن می رود و منفجر می شود. با این اسلحه می توانید حتی دشمنانی که پشت سنگر هستند را هم سورپرایز کنید. یک اسلحه جالب هم به بازی اضافه شده که Vulcan نام دارد.
این اسلحه همان Machine-Gun بزرگ است که به یک مخزن تیر وصل است. اگر به صورت Co-Op بازی کنید، یکی از شما باید مخزن را در دست بگیرد و آن را بچرخانید و دیگری شلیک کند. این اسلحه هم در جنگ های Pendulum استفاده می شده. سلاح های زیادی به بازی اضافه شده اند که خیلی جذاب هستند. کشف کردن آن ها را بر عهده خودتان می گذاریم. طراحی مراحل GOW3 به اوج خود رسیده است. تقریباً هر مرحله در یک محیط کاملاً جدید و متنوع اتفاق می افتد. محیط هایی مثل عرشه کشتی، بیابان، غارها، تالارهای بزرگ و… تنوع زیادی به مراحل و نمایش قدرت های گرافیکی داده اند.
در بعضی از مراحل می توانید به صورت مخفیانه پیش بروید و یا اینکه با ایجاد سر و صدا یک جنگ همه جانبه تشکیل دهید. هر چند روند بازی همانند دو نسخه قبل است و کمی وارد تکرار شده، ولی Epic Games تمام سعی خود را کرده که حداقل با محیط ها و چیدمان مراحل به بدنه اصلی آن تنوع ببخشد. هوش مصنوعی دشمنان و یاران خودی خیلی بهتر شده و جایگیری هر کدام از این هوش مصنوعی ها خیلی منطقی و زیبا کار شده است. البته هنوز هم بعضی رفتارهای عجیب دیده می شوند، ولی اگر با دید باز به این موضوع نگاه کنیم، پیشرفت های زیادی را در این قسمت می بینیم. بخش چندنفره بازی هم مسلماً یکی از جذاب ترین قسمت های Gears of War است
این قسمت از سه بخش کلی Versus ،Horde و Beast تشکیل شده که واقعاً یک مجموعه عظیم را در بر دارد. قسمت Versus شامل مودهای معمول بخش چندنفره هستند که البته دو تا سه قسمت جدید هم به آن ها اضافه شده اند و قابلیت تعداد بالای بازیکن ها در آن، جذابیت آن ها را دو چندان کرده است. قسمت Horde که در واقع نسخه دوم از بخش محبوب Horde هست هم طرفداران زیادی دارد. در این بخش باید با دوستان خود جلوی Waveهای مختلف دشمنان ایستادگی کنید و با رد کردن هر Wave وارد Wave بعدی شوید که خیلی سخت تر از قبل می شود. قسمت Beast هم که تازه به بازی اضافه شده، خیلی جالب است.
شما در این بخش در نقش تمام شخصیت های منفی بازی یعنی Lucastها و یا Lambentها قرار می گیرید و حال باید با انسان ها و COGها مبارزه کنید. شخصیت های اصلی مثل مارکوس و یا دام باید در این بخش Execution بشوند و باید تا می توانید در این بخش شر باشید. نسخه دوم Gears of War تغییراتی در بخش چندنفره داشت که زیاد برای طرفداران بازی خوشایند نبود. یکی از مشکلات دیگر بخش چندنفره بازی پیدا نشدن Matchها و مشکلات سرور بود که Epic Games قول داده بود این مشکلات را حل کند. خوشبختانه بازی در این بخش بیشتر شبیه به نسخه اول شده، ولی هنوز هم مشکل پیدا نشدن Match در بازی دیده می شود که البته امید می رود با کمی گذشت زمان از عرضه بازی این موارد هم حل شود. همزمان با عرضه بازی یک Update هم برای آن عرضه شد که متأسفانه مشکلاتی مثل خراب کردن فایل های Save پس از نصب آن شنیده شده که به شخصه با چنین موضوعی مواجه شدم و Saveهایم پس از انجام این Update از بین رفتند.
نتیجه گیری
آخرین بخش از داستان مارکوس فنیکس و جوخه دلتا به زیبایی تمام شد و نسخه سوم هر آنچه که نسخه های قبل سعی در رسیدن به آن داشتند را تکمیل می کند و یک سری استانداردهای جدید خلق می کند. بازی از نظر داستان بسیار جذاب، از نظر گرافیک خیره کننده و از نظر صدا و موسیقی شنیدنی است
تمامی عکس ها به دلیل کیفیت زیاد از کیفیت ان ها کاسته شده است.
Hunter01
کاربر شناخته شده
اخرشه حرف نداره
ی سایت اومده نقد کرده گفته مزخرف ترین بازیه و مارکوس ابر گوریل بی احساسه ک حتی مردن پدرش ناراحتش نمیکنه
طرف با اینکه کلی بازی نقد کرده ولی توش کلی فحش و چرتو پرت میگه
به این متن پایین میگن نقد درستو حسابی از دوست خوبم عرفان برا گذاشتنش تشکر میکنم
اگه انمکانش هست نقد بازی اویل 5 و خدای جنگ 3 رو هم بزاری
ی سایت اومده نقد کرده گفته مزخرف ترین بازیه و مارکوس ابر گوریل بی احساسه ک حتی مردن پدرش ناراحتش نمیکنه
طرف با اینکه کلی بازی نقد کرده ولی توش کلی فحش و چرتو پرت میگه
به این متن پایین میگن نقد درستو حسابی از دوست خوبم عرفان برا گذاشتنش تشکر میکنم
اگه انمکانش هست نقد بازی اویل 5 و خدای جنگ 3 رو هم بزاری
Hunter01
کاربر شناخته شده
منظورم از اخرشه نقد داداش عرفانه ولی بقیه حرفام مربوط ب مهدی فنایی (فنج) هستش
بابک
Arian
مدیر
March 2013
تاریخ انتشار بازی در آمریکا ژاپن اروپا و استرلیا